جمله پند آموز
نشر
نویسنده به کسی گفته میشود که به نوشتن میپردازد. واژهٔ نگارنده نیز گاه
هممعنی با نویسنده به کار میرود.
امروزه این لفظ عمومیت یافته و علاوه بر داستان نویسان به افرادی که در زمینههای دیگر نیز مینویسند اطلاق میشود. مانند نویسندگان نمایشنامه که به آنها نمایشنامهنویس یا نویسندهٔ متن فیلم که به آنها فیلمنامهنویس میگویند.
داستان، بازآفرینش رویدادها و حوادثِ به ظاهر واقعی است، داستان واگویی و تکرار واقعیت نیست. داستان فراوردهای است تخیلی که در جهان خود واقعی نمایانده میشود.[۱]داستان یا قصه به نثری گفته میشود که روایتی تخیلی در آن نقل شود. داستان شامل انواع رمان، داستان کوتاه و داستانک است. از ابر متنها هم در داستانهای امروزی استفاده میشود. داستان از انواع ادبی است، شامل آثاری که از تخیل نویسنده خلق شده است و حوادث و شخصیتهای آن واقعیت ندارد.
واژهٔ داستان مرکب از دو بخش «دا» و «ستان» است که «دا» از ریشهٔ هندواروپایی: *dʰē- ؛ ریشهٔ فارسی باستان و اوستایی: dā- (آفریدن، ساختن)؛ سنسکریت: dʰā- و فارسی میانه: dah- (آفریدن) و بخش «ستان» پسوند مکان و زمان است، بدین رو داستان؛ «جا» و «گاهِ» آفریدن است. (واژهٔ story در انگلیسی برگرفته از history و histoire (تاریخ) است.)
نمایشنامه (به انگلیسی: play or stageplay)، پییس (به فرانسوی: Pièce de théâtre) به متن قابل اجرا در تئاتر (نمایش) گفته میشود. نمایشنامه معمولاً در قالب گفتگو بین شخصیتها نوشته میشود. به نویسندهٔ این متن نمایشنامهنویس میگویند.
مکان و زمان رخ دادن حوادث و نیز توضیح درباره صحنه قبل از نوشتن متن نمایش اهمیت دارند. در نمایشنامه حالات چهره بازیگر نیز ذکر میشود. هر پرده از نمایش شامل بخشهای مختلفی ست که ساختار نمایشنامه را تشکیل میدهند.
نمایشنامهنویس کسی است که متن نمایش (نمایشنامه) را مینویسد. این متن به گونهای دقیق و با در نظر گرفتن بسیاری جزئیات نوشته میشود و آن را میتوان در صحنهٔ تئاتر به اجرا در آورد. نمایش نامه نویس جزئیاتی چون حالت بیان گفتگوها یا دیالوگها و نیز ورود و خروج شخصیتهای نمایش و فضایی را که داستان نمایش در آن اتفاق میافتد، به طور دقیق بیان و توصیف میکند.
فیلمنامهنویس (به انگلیسی: Screenwriter) یا سناریست (به فرانسوی: scénariste) به نویسندگانی گفته میشود که متنی که از روی آن فیلم میسازند را مینویسند. در ایران به این متن فیلمنامه یا سناریو میگویند.
فیلمنامهنویسان ممکن است نویسندهٔ رمان یا داستان کوتاه باشند یا نباشند و یا صرفاً به کار نوشتن فیلمنامه بپردازند.
واژهٔ چاپ و صورت قدیمیتر آن «چهاپ» را برگرفته از واژهٔ مغولی چاو دانستهاند که به معنای «فشردن سطحی بر سطح دیگر» است. چاپ در لغت بهمعنای نقش، اثر، مُهر و نشان آمده است و در متون مختلف کلمات طبع، باسمه، و تافت بهعنوان مترادف آن بهکار رفته است. چاپ در اصطلاح، به عمل، فن، و صنعت تکثیر صورت و نقشهای دوبعدی مانند حروف، ارقام، خطها، تصویرها، و... بهوسیلهٔ انداختن اثر این نقشها بر کاغذ، پارچه، یا مواد دیگر، بهویژه چاپ مواد خواندنی، با تصویر یا بدون تصویر بر روی کاغذ گفته میشود. در تعریفی دیگر، چاپ مجموع عملیاتی است که متن خام را به اثر درخور انتشار مانند کتاب، مجله، روزنامه، و جز آن تبدیل کند. چاپ بر روی کاغذ شناخته شدهترین کار چاپی است.امروزه با پیشرفت تکنیکهای چاپ این عمل روی مواد سلولزی، نایلونی، پارچه ای، چرمی، مواد شیمیای، فلزی، شیشهای با اشکال صاف یا ناهموار، مقعر یا محدب و ... صورت میگیرد. چاپخانه نیز در لغت بهمعنای محل چاپ کردن و در متون مختلف کلمات مطبعه، دارالطباعه، و باسمهخانه بهعنوان مترادف آن بهکار رفته است. چاپخانه مؤسسه یا کارگاهی است که از عهدهٔ انجام کارهای چاپی بر روی کاغذ و سایر اشیا از طریق انواع چاپ برآید و به تعبیری دیگر، محلی است که چاپ کتاب، نشریات، و مانند آن در آنجا انجام میگیرد. امروزه، چاپ به عنوان یک فرآیند انبوه صنعتی در نظر گرفته می شود که بخش اساسی صنعت نشر و بخش مهمی از فعالیتهای اداری و حکومتی زا شامل میشود.
آسوریان چند هزار سال پیش از میلاد بر خشتهایی از گل رس مُهر میزدند. انگشترهای خاتم نیز که در زمان باستان استفاده می شد بر همین اساس کار می کرد، چاپ باسمه نیز قرنها قبل از گوتنبرگ در چین شناخته شده بود، در دوران حکومت سلسلهٔ تانگ در چین (۹۰۶-۶۱۸)، قدیمیترین نمودهای صنعت چاپ دیده شده است. در این دوره، نقشها بر روی صفحهای چوبی حکاکی، و بعد بر روی پارچه چاپ میشد. اولین اشاره به چاپ، در سال ۵۹۳ و یک فرمان حکومتی چینی است که در آن، امپراتور ونتی، دستور میدهد تصاویر و متون بودایی را چاپ کنند. این متون را اول بر قطعهای کاغذ نازک مینوشتند و بعد آن را بر صفحهای چوبی میچسباندند و متن را بر روی چوب حکاکی میکردند تا یک «زینک» چوبی بسازند و از آن برای چاپ متن استفاده کنند. این شیوه زمان زیادی میبرد، چرا که هر صفحه از کتاب باید بر یک صفحهٔ چوبی جداگانه حکاکی میشد. قدیمیترین کتاب چاپی[۱] که تا کنون پیدا شدهاست، یک متن مذهبی بودایی است که در سال ۸۶۸ چاپ شده، این متن در غار دونهوانگ در جادهٔ ابریشم کشف شده است. در قرن نهم، کتابهای چاپی با تیراژ بالا در شو (ایالت چچوان امروز) عرضه شد و دلالان خصوصی امکان خرید آنها را داشتند. کمی بعد، فن چاپ به ایالت های دیگر نیز گسترش یافت و در اواخر قرن نهم، در تمام چین رواج یافت. کتابهایی نظیر کتابهای کنفوسیوسی، متون بودایی، فرهنگهای لغت، کتابهای ریاضیات و ... در این دوران چاپ شده است. این فن به سرعت پیشرفت کرد و در سال ۱۰۰۰ میلادی، کتابهای صحافی شده به سبک امروز، جانشین تومارها شد. در سال ۱۰۴۱ میلادی، کیمیاگری چینی به نام بیشنگ، حروف مستقل چاپی را اختراع کرد این حروف بر روی سفال مرطوب حکاکی میشد و بعد از پختن در کوره، دوام زیادی مییافت و سرعت حروفچینی و تکثیر متون را بسیار بالا می برد حروف دستی و حروف قلعی که پس از آن ایجاد شد، هیچ یک رواج نیافت، بر عکس حروف چوبی متداول شد. در اوایل قرن ۱۱، اختراع حروف چاپی مستقل باعث رواج کتابهای ارزانتر چاپی در دوران سلسلهی سونگ (۱۲۷۹-۹۶۰) در چین شد.
اعتبار اختراع حروف چاپی فلزی و صنعتی شدن چاپ، از آنِ حکومت کره است که اولین بار در سال ۱۲۴۱ میلادی به آن شاره میشود. در سال ۱۳۹۲، ۶۴ سال قبل از دستگاه چاپ گوتنبرگ، دولت کره، وزارت چاپ را تأسیس کرد که وظیفه داشت حروف چاپی فلزی را با فن ریختهگری تولید کند. کارخانهی ریختهگری دولت کره، در سال ۱۴۰۳، یک قلم مفرغی شامل صدها هزار کاراکتر داشت و تا پایان قرن پانزدهم، دهها قلم کرهای دیگر نیز اختراع شد. احتمال دارد که مارکوپولو که در قرن سیزدهم به چین رفت، کتابهای چاپی را دیده باشد و او یا مسافران دیگر جادهٔ ابریشم، این دانش را به اروپا آورده باشند که بعدها الهامبخش یوهان گوتنبرگ برای اختراع ماشین چاپ شد، چون غربیان نیز قبل از گوتنبرگ با چاپ آشنایی داشتند.
در ۱۴۵۲، گوتنبرگ آلمانی به ایدهٔ چاپ متحرک تحقق بخشید. وی در کارگاهش فنآوری ساخت ورق، جوهر با پایهٔ روغنی و پرس را برای چاپ یک کتاب گرد هم آورد و دستگاه چاپ را اختراع کرد. در واقع او فنآوریهایی را که سالها قبل برایشان فکر و تلاش شده بود، به ثمر رساند. گوتنبرگ، چاپگر آلمانی، نخستین کسی بود که برای هر حرف، قطعهٔ فلزی جداگانهای درنظر گرفت. وی قطعهها را برای ترکیب کلمات مناسب کنار هم قرار داد، بر آنها مرکب مالید، و بر ورقهای کاغذ فشرد و به این ترتیب چاپ نوین را ایجاد کرد. وی حروف را ابتدا از جنس چوب، سپس از سرب، و بعدها از آلیاژ سرب، قلع، و آنتیموان ساخت وی نسبت فلزات آلیاژ را به گونهای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند.
گوتنبرگ روزانه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ برگ چاپ میکرد. نخستین کتابی که او به این شکل پدید آورد کتاب مقدس ۴۲ سطری بود. کتابهایی که در آن زمان بهچاپ میرسید به اینکونابولا معروف است. ابداع گوتنبرگ ظرف مدتی حدود ۴۰ سال در عمدهٔ کشورهای اروپایی و در شهرهایی مانند ونیز، فلورانس، پاریس و لیونرواج یافت و چاپخانههایی با این روش بهوجود آمد. در فاصلهٔ سالهای ۱۴۶۰ - ۱۴۷۰ چاپخانههایی در آلمان و سایر کشورهای اروپایی پدید آمد. در نیمقرن نخست پس از کار گوتنبرگ، حدود چهلهزار کتاب به چاپ رسید و شمارگان مجموع آنها از ۱۲ میلیون نسخه فراتر رفت. در پایان قرن پانزدهم در اروپا، بیش از ۲۰۰ چاپخانه در ۶۹ شهر فعالیت مستمر داشت. از جمله چاپخانههای مهم آن دوره میتوان به چاپخانه آنتون کابرگر در شهر نورنبرگ اشاره کرد که تعداد ماشینهای چاپ آن ۲۴ دستگاه بود و صدها نفر در آن چاپخانه کار میکردند. از دیگر خدمات گوتنبرگ می توان به موارد زیر اشاره کرد:
ابداع روش چاپ پیچشی به کمک روغن زیتون که تا سالها در آسیا و اروپا به کار می رفت
توسعه روش بلوکی چاپ که پس از بازگشت مارکو پولو از آسیا ابداع شده بود
توسعه روش ساخت کاغذ به تعداد زیاد که از چین وارد اروپا شده بود
توسعه روشهای ساخت مرکب
توسعه روش منگنه و قالب بندی کتاب که اجازه چاپ کتابهای قطور را می داد
دستگاه چاپ گوتنبرگ، هزینههای بسیار زیادی داشت و درنتیجه بیشتر مورد توجه ثروتمندان آن دوران بود.
۳۰۰ سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، یک نمایشنامهنویس آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتوگرافی را در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع کرد. هر سنگی که متن یا تصویر با این روش روی آن نقش میبست، برای چاپ حدود ۷۵۰ نسخه عملکرد مطلوب داشت و پس از آن نقش روی سنگ قابل چاپ نبود.
دربارهٔ شروع چاپ سنگی در ایران روایات متعددی وجود دارد، اما روایت قویتر این است که چاپ سنگی را برای نخستین بار میرزا صالح شیرازی در تبریز راهاندازی کرد. میرزا صالح که از سوی دولت ایران برای فراگیری هنرهای جدید به اروپا رفته بود، در بازگشت یک دستگاه چاپ سنگی با خود به تبریز آورد که آن را در سال ۱۲۲۵ هجری قمری راه انداخت. چاپخانهٔ سنگی در مدت کوتاهی در تهران، اصفهان و سپس سایر شهرهای ایران تاسیس شد و بیش از ۵۰ سال تنها روش چاپ در ایران بود و تا اواخر دورهٔ قاجار، هر چه در ایران چاپ میشد، به روش چاپ سنگی بود. البته هشت سال قبل از ورود چاپ سنگی به ایران چاپ سربی راهاندازی شده بود، ولی به علت هزینه و زحمت زیاد آن، پس از ورود چاپ سنگی، کنار گذاشته شد ولی بعدها در اواخر دورهٔ قاجار دوباره استفاده از حروف سربی رایج گردید.
امروزه این لفظ عمومیت یافته و علاوه بر داستان نویسان به افرادی که در زمینههای دیگر نیز مینویسند اطلاق میشود. مانند نویسندگان نمایشنامه که به آنها نمایشنامهنویس یا نویسندهٔ متن فیلم که به آنها فیلمنامهنویس میگویند.
داستان، بازآفرینش رویدادها و حوادثِ به ظاهر واقعی است، داستان واگویی و تکرار واقعیت نیست. داستان فراوردهای است تخیلی که در جهان خود واقعی نمایانده میشود.[۱]داستان یا قصه به نثری گفته میشود که روایتی تخیلی در آن نقل شود. داستان شامل انواع رمان، داستان کوتاه و داستانک است. از ابر متنها هم در داستانهای امروزی استفاده میشود. داستان از انواع ادبی است، شامل آثاری که از تخیل نویسنده خلق شده است و حوادث و شخصیتهای آن واقعیت ندارد.
واژهٔ داستان مرکب از دو بخش «دا» و «ستان» است که «دا» از ریشهٔ هندواروپایی: *dʰē- ؛ ریشهٔ فارسی باستان و اوستایی: dā- (آفریدن، ساختن)؛ سنسکریت: dʰā- و فارسی میانه: dah- (آفریدن) و بخش «ستان» پسوند مکان و زمان است، بدین رو داستان؛ «جا» و «گاهِ» آفریدن است. (واژهٔ story در انگلیسی برگرفته از history و histoire (تاریخ) است.)
نمایشنامه (به انگلیسی: play or stageplay)، پییس (به فرانسوی: Pièce de théâtre) به متن قابل اجرا در تئاتر (نمایش) گفته میشود. نمایشنامه معمولاً در قالب گفتگو بین شخصیتها نوشته میشود. به نویسندهٔ این متن نمایشنامهنویس میگویند.
مکان و زمان رخ دادن حوادث و نیز توضیح درباره صحنه قبل از نوشتن متن نمایش اهمیت دارند. در نمایشنامه حالات چهره بازیگر نیز ذکر میشود. هر پرده از نمایش شامل بخشهای مختلفی ست که ساختار نمایشنامه را تشکیل میدهند.
نمایشنامهنویس کسی است که متن نمایش (نمایشنامه) را مینویسد. این متن به گونهای دقیق و با در نظر گرفتن بسیاری جزئیات نوشته میشود و آن را میتوان در صحنهٔ تئاتر به اجرا در آورد. نمایش نامه نویس جزئیاتی چون حالت بیان گفتگوها یا دیالوگها و نیز ورود و خروج شخصیتهای نمایش و فضایی را که داستان نمایش در آن اتفاق میافتد، به طور دقیق بیان و توصیف میکند.
فیلمنامهنویس (به انگلیسی: Screenwriter) یا سناریست (به فرانسوی: scénariste) به نویسندگانی گفته میشود که متنی که از روی آن فیلم میسازند را مینویسند. در ایران به این متن فیلمنامه یا سناریو میگویند.
فیلمنامهنویسان ممکن است نویسندهٔ رمان یا داستان کوتاه باشند یا نباشند و یا صرفاً به کار نوشتن فیلمنامه بپردازند.
واژهٔ چاپ و صورت قدیمیتر آن «چهاپ» را برگرفته از واژهٔ مغولی چاو دانستهاند که به معنای «فشردن سطحی بر سطح دیگر» است. چاپ در لغت بهمعنای نقش، اثر، مُهر و نشان آمده است و در متون مختلف کلمات طبع، باسمه، و تافت بهعنوان مترادف آن بهکار رفته است. چاپ در اصطلاح، به عمل، فن، و صنعت تکثیر صورت و نقشهای دوبعدی مانند حروف، ارقام، خطها، تصویرها، و... بهوسیلهٔ انداختن اثر این نقشها بر کاغذ، پارچه، یا مواد دیگر، بهویژه چاپ مواد خواندنی، با تصویر یا بدون تصویر بر روی کاغذ گفته میشود. در تعریفی دیگر، چاپ مجموع عملیاتی است که متن خام را به اثر درخور انتشار مانند کتاب، مجله، روزنامه، و جز آن تبدیل کند. چاپ بر روی کاغذ شناخته شدهترین کار چاپی است.امروزه با پیشرفت تکنیکهای چاپ این عمل روی مواد سلولزی، نایلونی، پارچه ای، چرمی، مواد شیمیای، فلزی، شیشهای با اشکال صاف یا ناهموار، مقعر یا محدب و ... صورت میگیرد. چاپخانه نیز در لغت بهمعنای محل چاپ کردن و در متون مختلف کلمات مطبعه، دارالطباعه، و باسمهخانه بهعنوان مترادف آن بهکار رفته است. چاپخانه مؤسسه یا کارگاهی است که از عهدهٔ انجام کارهای چاپی بر روی کاغذ و سایر اشیا از طریق انواع چاپ برآید و به تعبیری دیگر، محلی است که چاپ کتاب، نشریات، و مانند آن در آنجا انجام میگیرد. امروزه، چاپ به عنوان یک فرآیند انبوه صنعتی در نظر گرفته می شود که بخش اساسی صنعت نشر و بخش مهمی از فعالیتهای اداری و حکومتی زا شامل میشود.
آسوریان چند هزار سال پیش از میلاد بر خشتهایی از گل رس مُهر میزدند. انگشترهای خاتم نیز که در زمان باستان استفاده می شد بر همین اساس کار می کرد، چاپ باسمه نیز قرنها قبل از گوتنبرگ در چین شناخته شده بود، در دوران حکومت سلسلهٔ تانگ در چین (۹۰۶-۶۱۸)، قدیمیترین نمودهای صنعت چاپ دیده شده است. در این دوره، نقشها بر روی صفحهای چوبی حکاکی، و بعد بر روی پارچه چاپ میشد. اولین اشاره به چاپ، در سال ۵۹۳ و یک فرمان حکومتی چینی است که در آن، امپراتور ونتی، دستور میدهد تصاویر و متون بودایی را چاپ کنند. این متون را اول بر قطعهای کاغذ نازک مینوشتند و بعد آن را بر صفحهای چوبی میچسباندند و متن را بر روی چوب حکاکی میکردند تا یک «زینک» چوبی بسازند و از آن برای چاپ متن استفاده کنند. این شیوه زمان زیادی میبرد، چرا که هر صفحه از کتاب باید بر یک صفحهٔ چوبی جداگانه حکاکی میشد. قدیمیترین کتاب چاپی[۱] که تا کنون پیدا شدهاست، یک متن مذهبی بودایی است که در سال ۸۶۸ چاپ شده، این متن در غار دونهوانگ در جادهٔ ابریشم کشف شده است. در قرن نهم، کتابهای چاپی با تیراژ بالا در شو (ایالت چچوان امروز) عرضه شد و دلالان خصوصی امکان خرید آنها را داشتند. کمی بعد، فن چاپ به ایالت های دیگر نیز گسترش یافت و در اواخر قرن نهم، در تمام چین رواج یافت. کتابهایی نظیر کتابهای کنفوسیوسی، متون بودایی، فرهنگهای لغت، کتابهای ریاضیات و ... در این دوران چاپ شده است. این فن به سرعت پیشرفت کرد و در سال ۱۰۰۰ میلادی، کتابهای صحافی شده به سبک امروز، جانشین تومارها شد. در سال ۱۰۴۱ میلادی، کیمیاگری چینی به نام بیشنگ، حروف مستقل چاپی را اختراع کرد این حروف بر روی سفال مرطوب حکاکی میشد و بعد از پختن در کوره، دوام زیادی مییافت و سرعت حروفچینی و تکثیر متون را بسیار بالا می برد حروف دستی و حروف قلعی که پس از آن ایجاد شد، هیچ یک رواج نیافت، بر عکس حروف چوبی متداول شد. در اوایل قرن ۱۱، اختراع حروف چاپی مستقل باعث رواج کتابهای ارزانتر چاپی در دوران سلسلهی سونگ (۱۲۷۹-۹۶۰) در چین شد.
اعتبار اختراع حروف چاپی فلزی و صنعتی شدن چاپ، از آنِ حکومت کره است که اولین بار در سال ۱۲۴۱ میلادی به آن شاره میشود. در سال ۱۳۹۲، ۶۴ سال قبل از دستگاه چاپ گوتنبرگ، دولت کره، وزارت چاپ را تأسیس کرد که وظیفه داشت حروف چاپی فلزی را با فن ریختهگری تولید کند. کارخانهی ریختهگری دولت کره، در سال ۱۴۰۳، یک قلم مفرغی شامل صدها هزار کاراکتر داشت و تا پایان قرن پانزدهم، دهها قلم کرهای دیگر نیز اختراع شد. احتمال دارد که مارکوپولو که در قرن سیزدهم به چین رفت، کتابهای چاپی را دیده باشد و او یا مسافران دیگر جادهٔ ابریشم، این دانش را به اروپا آورده باشند که بعدها الهامبخش یوهان گوتنبرگ برای اختراع ماشین چاپ شد، چون غربیان نیز قبل از گوتنبرگ با چاپ آشنایی داشتند.
در ۱۴۵۲، گوتنبرگ آلمانی به ایدهٔ چاپ متحرک تحقق بخشید. وی در کارگاهش فنآوری ساخت ورق، جوهر با پایهٔ روغنی و پرس را برای چاپ یک کتاب گرد هم آورد و دستگاه چاپ را اختراع کرد. در واقع او فنآوریهایی را که سالها قبل برایشان فکر و تلاش شده بود، به ثمر رساند. گوتنبرگ، چاپگر آلمانی، نخستین کسی بود که برای هر حرف، قطعهٔ فلزی جداگانهای درنظر گرفت. وی قطعهها را برای ترکیب کلمات مناسب کنار هم قرار داد، بر آنها مرکب مالید، و بر ورقهای کاغذ فشرد و به این ترتیب چاپ نوین را ایجاد کرد. وی حروف را ابتدا از جنس چوب، سپس از سرب، و بعدها از آلیاژ سرب، قلع، و آنتیموان ساخت وی نسبت فلزات آلیاژ را به گونهای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند.
گوتنبرگ روزانه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ برگ چاپ میکرد. نخستین کتابی که او به این شکل پدید آورد کتاب مقدس ۴۲ سطری بود. کتابهایی که در آن زمان بهچاپ میرسید به اینکونابولا معروف است. ابداع گوتنبرگ ظرف مدتی حدود ۴۰ سال در عمدهٔ کشورهای اروپایی و در شهرهایی مانند ونیز، فلورانس، پاریس و لیونرواج یافت و چاپخانههایی با این روش بهوجود آمد. در فاصلهٔ سالهای ۱۴۶۰ - ۱۴۷۰ چاپخانههایی در آلمان و سایر کشورهای اروپایی پدید آمد. در نیمقرن نخست پس از کار گوتنبرگ، حدود چهلهزار کتاب به چاپ رسید و شمارگان مجموع آنها از ۱۲ میلیون نسخه فراتر رفت. در پایان قرن پانزدهم در اروپا، بیش از ۲۰۰ چاپخانه در ۶۹ شهر فعالیت مستمر داشت. از جمله چاپخانههای مهم آن دوره میتوان به چاپخانه آنتون کابرگر در شهر نورنبرگ اشاره کرد که تعداد ماشینهای چاپ آن ۲۴ دستگاه بود و صدها نفر در آن چاپخانه کار میکردند. از دیگر خدمات گوتنبرگ می توان به موارد زیر اشاره کرد:
ابداع روش چاپ پیچشی به کمک روغن زیتون که تا سالها در آسیا و اروپا به کار می رفت
توسعه روش بلوکی چاپ که پس از بازگشت مارکو پولو از آسیا ابداع شده بود
توسعه روش ساخت کاغذ به تعداد زیاد که از چین وارد اروپا شده بود
توسعه روشهای ساخت مرکب
توسعه روش منگنه و قالب بندی کتاب که اجازه چاپ کتابهای قطور را می داد
دستگاه چاپ گوتنبرگ، هزینههای بسیار زیادی داشت و درنتیجه بیشتر مورد توجه ثروتمندان آن دوران بود.
۳۰۰ سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، یک نمایشنامهنویس آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتوگرافی را در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع کرد. هر سنگی که متن یا تصویر با این روش روی آن نقش میبست، برای چاپ حدود ۷۵۰ نسخه عملکرد مطلوب داشت و پس از آن نقش روی سنگ قابل چاپ نبود.
دربارهٔ شروع چاپ سنگی در ایران روایات متعددی وجود دارد، اما روایت قویتر این است که چاپ سنگی را برای نخستین بار میرزا صالح شیرازی در تبریز راهاندازی کرد. میرزا صالح که از سوی دولت ایران برای فراگیری هنرهای جدید به اروپا رفته بود، در بازگشت یک دستگاه چاپ سنگی با خود به تبریز آورد که آن را در سال ۱۲۲۵ هجری قمری راه انداخت. چاپخانهٔ سنگی در مدت کوتاهی در تهران، اصفهان و سپس سایر شهرهای ایران تاسیس شد و بیش از ۵۰ سال تنها روش چاپ در ایران بود و تا اواخر دورهٔ قاجار، هر چه در ایران چاپ میشد، به روش چاپ سنگی بود. البته هشت سال قبل از ورود چاپ سنگی به ایران چاپ سربی راهاندازی شده بود، ولی به علت هزینه و زحمت زیاد آن، پس از ورود چاپ سنگی، کنار گذاشته شد ولی بعدها در اواخر دورهٔ قاجار دوباره استفاده از حروف سربی رایج گردید.
ساعت : 12:29 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی